صفت قادرصفت قادر، یک از صفات خداوند میباشد که به معنای توانا و توانمند معنا شده که در آیاتی از قرآن هم به آن اشاره شده است. ۱ - واژهشناسی قادر و قدیرصفت «قادر (توانا/ توانمند)»، اسم فاعل از مادّه «قدر»، و صفت «قدیر (پُر توان/ بسیار توانا)»، فعیل به معنای فاعل از مادّه «قدر» است و بر اندازه و غایت و نهایت شی ء، دلالت دارد. «قدرُ الشی ء»، یعنی: «اندازه آن» و «قدرتُ الشی ء»، یعنی: «آن چیز را اندازه گذاردم» و «قَدَرتُ علی الشی ء»، یعنی: «بر آن، نیرو یافتم/ بر [ انجام دادن] آن، توانا گشتم» و اسم از این فعل، «قدرت» است و «قدیر» و «قادر»، میتواند [ بر گرفته] از «قدرت» یا «تقدیر» باشد. از آنجا که صفات «مقتدر» و «مُقیت» و «مُهَیمِن»، از لحاظ معنا به دو صفت «قدیر» و «قادر» نزدیکاند، به این صفات نیز اشاره میکنیم: صفت «مقتدر»، اسم فاعل از اقتدر، یقتدر، اقتدار، از مادّه «قدر» است و اقتدار بر یک شی ء، یعنی توانایی بر آن. ابن اثیر میگوید: در نامهای خدای متعال، قادر و مقتدر و قدیر هست. قادر، اسم فاعل از «قدر، یقدر» است و قدیر، فعیل از آن مادّه و برای مبالغه است و مقتدر، مفتعل از «اقتدر» و بلیغتر از «قادر» و «قدیر» است. صفت «مُقیت»، اسم فاعل از «قوت» است که بر نگهداری و توانایی بر چیزی دلالت دارد. مقیت، یعنی نگاهبان و شاهد و توانا و بسیار توانا، و «مُهَیمِن»، بر وزن مفیعل از ریشه «امن» و اصل آن «مؤیمن» است که همزهاش بدل به هاء شده است. مهیمن، یعنی: رقیب، شاهد، قائم به امور آفریدهها و ایمنی بخش. (وجه ارتباط مهیمن (با معانی یاد شده)، به نامهای قادر و قدیر، دانسته نیست.)۲ - قادر و قدیر در قرآن و حدیثدر قرآن کریم، صفت «قدیر»، ۴۵ بار و صفت «قادر»، با ساخت مفرد و جمع، دوازده بار و صفت «مقتدر»، با ساخت مفرد و جمع، چهار بار و صفت «مقیت»، یک بار و صفت «مهیمن»، یک بار به کار رفته است. همچنین، صفت «قدیر»، ۳۵ بار مضمون «اِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ؛ همانا خدا بر هر چیزی تواناست» و چهار بار با صفت «علیم» و یکبار با صفت «غفور» و یکبار نیز در هر یک از تعابیر: «عَفُوًّا قَدِیرًا؛ بخشنده توانا» و «اللَّهُ قَدِیرٌ؛ خدا تواناست» و «کَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا؛ پروردگار تو تواناست» به کار رفته است. آیات و احادیث، بر آن است که هستیِ آفریدهها نشانه توانایی خداست. نیز توانایی خدا، مطلق است و خدای سبحان، به هر امر ممکنی تواناست و مانند آفریدهها، بر برخی امور توانا و از انجام دادن اموری دیگر، ناتوان نیست. توانایی آفریدهها از جانب خدای متعال است، در حالیکه توانایی خداوند عزوجل ذاتی است و معلول موجود دیگری نیست و از همین رو، دیرینه و جاوید است. در برخی احادیث و تفاسیر آمده که صفت «مقیت»، به معنای صفت «مقتدر» است [۲۷]
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمّی، ج۱، ص۱۴۵
[۲۹]
صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۵۴، ح ۲۳.
و صفت «مهیمن» در برخی احادیث، یعنی «المهیمن بقدرته؛ نگاهبان (مُشرف) با توانایی خود» [۳۰]
صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۵، ص۴۴۴، ح ۴۳۳۲.
و در «خَلَقَ فاتقَنَ واقامَ فَتَهَیمَنَ؛ آفرید و استوار داشت و به پا داشت و اِشراف یافت». ۳ - پانویس
۴ - منبعمحمدی ریشهری، دانش نامه عقاید اسلامی، ج۶، ص۴۶۷، برگرفته از «مقاله قادر، قدیر». |